قالب وبلاگ

با همسفران
وبلاگ لژیون همسفر آرزو --کنگره 60 
آخرين مطالب
چت باکس


به نام خداوند بخشنده مهربان

خلاصه عملکرد لژیون هشتم همسفران شهرکرد در روز پنجشنبه مورخه ۱۴۰۰/۱۰/۳۰با دستور جلسه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر

خلاصه‌ صحبتهای همسفران :
همسفر الهه :
برداشتی که من از این مطلب کردم این است که، ما انسان‌ها فقط معطوف به این جسم نیستیم، وقتی انسانی به ماوراء دست پیدا می‌کند، یعنی تمام وجود انسان به یک سری بخارات در می آید به این معنی که از بین نمی‌رود وما در لامکان تبدیل به انرژی می‌شویم و همیشه وجود داریم و ممکن است در جهان‌های دیگر، دوباره همین انرژی که در لامکان هستیم جمع بشویم و در جسم دیگری به شکل دیگری ظهور پیدا بکنیم. 
همسفر سارا :
در مورد برداشت محصول، ما نباید در کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم خیلی درنگ کنیم. برداشت من اینکه در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست به این معنی که وقتی کار خوبی را می‌خواهیم انجام بدهیم به سرعت شروع و عملی کنیم، ولی اگر درنگ کنیم مثل یک خرمایی می ماند که بگوییم، بیشتر بماند تا بیشتر رسیده شود ولی در آخر گندیده می‌شود. وقتی کار را شروع کردید نترسید به هر حال در راهی که می‌روید به شما کمک هائی مي‌شود که حتی مانند یک دونده ماهر می‌شوید، شاید اول فقط راه بروید، ولی بعد کم کم شروع به دویدن کنید، در آخر تبدیل به یک دونده ماهر می‌شوید. به هر حال ما برای شما آرزوی توفیق می‌کنیم. 
همسفر صغری :
این قسمت منظورش این هست که هر میوه ای فصل خاص خودش را دارد یعنی اگر ما بخواهیم در مورد آمدن به جلسات خودمان بگوئیم، هر مسافری زمان خاص خودش را برای درمان خودش دارد، حالا درست است که ما خیلی اصرار می‌کنیم، خودمان را به آب و آتش میزنیم تا مسافرمان  به رهایی از مصرف موادی که در بدنش هست برسد، ولی هر چیزی فصل خاص خودش را دارد. تا زمانی که مسافر زمانش فرا نرسد، من همسفر هم که در کنار آن زندگی میکنم، نمی‌توانم در کار مسافرم مداخله کنم چرا؟! چون که نه تنها که نمی‌توانم او را در به رهایی رسیدن کمک کنم، بلکه از همه جهات هم تخریب به خودم وارد میکنم، هم به طرف مقابلم. 
همسفر پرتو :
برای شروع حرکت یا هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم باید با تفکر و تعقل همراه باشد تا به نتیجه برسیم و همراه با تفکر و اندیشه با تلاش و کوشش به مرور زمان به خواسته یا هدف خود خواهیم رسید. 

خلاصه صحبتهای کمک راهنما همسفر آرزو:
در مورد قسمت اول، همان بخارات هستی، یعنی این‌که انسان وقتی از دنیا می‌رود، به صورت انرژی در می آید واین انرژی در جهان‌های دیگر قابل حرکت است. 
در مورد قسمت دوم، دقیقاً این مثل وادی دوازدهم که دستور جلسه ی امروز است، بود، که می‌گوید، در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود. ما تفکر و تعقل می‌کنیم، تصمیم داریم یک کاری را انجام بدهیم، اما وقتی آن کار را انجام می‌دهیم، وقتی آن عمل اتفاق می افتد که من هم تلاش و کوشش کنم، هم صبر کنم، هم برای رسیدن به خواسته منتظر گذر زمان باشم، ولی نه اینکه دست روی دست بگذارم، بنشینم و بگویم خوب من حالا صبر میکنم مثلا مسافر من که خوب حرکت نمی‌کند، پس بی خیال من هم دیگر حرکت نمیکنم، اصلا اینطوری نیست. من قرار گرفتم در کنار مسافرم و جدا از او هستم. یعنی زمانی که وارد کنگره می‌شوم، سفر من از سفر مسافرم جدا می‌شود، مسافرم ممکن است خیلی خوب حرکت کند و به مقصد و به درمان برسد. ممکن هم هست یک موقع در طی سفر، من خیلی بهتر از مسافرم حرکت کنم، اما به این معنی نیست که اگر من بهتر حرکت کردم به او بگویم یا معلم او بشوم وبه مسافرم بگویم، این‌همه کلاس می‌روی و می آئی و مطلب یاد می‌گیری، اصلا به آموزش‌ها عمل نمیکنی. اصلا من با مسافرم نباید هیچ کاری داشته باشم، من به عنوان یک همسفر موظف هستم، کارهایی را که به من گفته می‌شود را انجام بدهم، مسافر من هر طور که می‌خواهد عمل کند، اصلا مهم نیست. من وظایف خود را به عنوان یک همسفر تمام و کمال انجام می‌دهم و بقیه اش را به خداوند واگذار میکنم. این به حرکت من بستگی دارد و بعد اگر خدا خواست و اِ ذن داد که او هم درست حرکت کند، مسافر من هم درست حرکت می‌کند و موفق می‌شود. اما این پایداری، صبر و استقامت من در این مسیر هست، که همیشه به من کمک میکند. بنابراین باید صبوری کنم وبا تلاشی که می‌کنم منتظر گذر زمان باشم تا انشاءالله در ادامه موفق بشوم. اما برای محصولات که می‌گوید درنگی، حالا این مطلب را میتوانیم به پله های مسافران ربط بدهیم. بعضی از مسافران می آیند مثلا پله ی بیست و یک روزه شان را، خودشان می‌گویند، مثلا بگذار ده  روز دیگر روی این پله بمانم، اما اینکار کار اشتباهی است، درست است که من کاری به کار مسافرم ندارم، اجازه ندارم، این را من برای خودمان می‌گویم که یاد بگیریم. میگوید، درنگی که به درازا بیانجامد، محصول حاصلخیزی ندارد. بنابراین اگر قرار است بیست و یک روز، من روی آن پله بمانم، باید همان بیست و یک روز باشد نه بیشتر، نه کمتر.

نویسنده: همسفر پرتو
ویراستار و ارسال مطالب: همسفر کبری(یاسین)

 


موضوعات مرتبط: عملکرد لژیون
[ شنبه دوم بهمن ۱۴۰۰ ] [ 21:18 ] [ همسفر کبری ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

ما همسفرانِ مسافرانی هستیم که سفر خود را از تاریکیهای اعتیاد به سمت روشناییها آغاز کرده اند. و برای رهایی خود و عزیزانمان تلاش می نماییم. خدا را شاکریم که راه درمان اعتیاد را در جمعیت احیاء انسانی کنگره 60به ما نمایاند. لژیون همسفر آرزو از 27 اردیبهشت ماه 97 در نمایندگی عمان سامانی شهرکرد شروع به کار کرده است . امید است که خدمتی باشد هرچند کوچک در جهت رسیدن به اهداف کنگره 60. با ما همراه شوید .
لینک های مفید
امکانات وب