|
با همسفران وبلاگ لژیون همسفر آرزو --کنگره 60
| ||
|
(به نام قدرت مطلق الله) عملکرد لژیون مجازی هشتم به استادی کمک راهنمای گرامی خانم آرزو مورخه 99/2/13 در روز شنبه ساعت 18:00 آغاز به کار نمود. پس از 14 ثانیه سکوت لژیون آغاز شد؛ خانم آرزو از همسفر زهرا، کبری و الهه خواستند؛ تا پیام وادی را بخوانند: ( اضداد از ابتدا مامورند، که تا انتها تخریب ایجاد بنمایند و خلقت را به فساد و خونریزی دعوت بکنند؛ اما هر قدر انسانها به عقل و آگاهی نزدیک بشوند و در کامل شدن خود بیاموزند؛ اضداد کمرنگ میشوند و از نیروهای تخریبی و بازدارنده کاسته شده و به صفر نزدیک میشوند که راهی از سخت اما امکان پذیر.) در ادامه خانم آرزو ازخانم الهام خواستند؛ که درمورد دستور جلسه فضای مجازی (جهان بینی ۱و۲) توضیح دهند. همسفر الهام: در مورد دستور جلسه جهان بینی ١و٢ دیدهبان محترم آقای علی مجدیان فرمودند: جهان بینی نوع نگرش ما به محیط پیرامون است و تفاوت جهان بینی بیرون و کنگره در این است که جهان بینی کنگره به زبان ساده و قابل فهم گفته شده و برای تمام انسانها در تمام سطح ها و هر کسی دیدی و نگرشی نسبت به موضوعات دارد و نشانه دهنده حقارت انسان است اگر کسی مطلبی بلد باشد بصورت پیچیده در اختیار دیگران قرار بدهد. و در ادامه کمک راهنمای محترم خانم فریبا فرمودند: در مورد ماه مبارک رمضان سیستم دفاعی قوی می شود و این یکی از نکات مثبت روزه داری است. و در مورد دستور جلسه فرمودند: هر چیزی که در درون هست در بیرون هم هست ، جزوه جهان بینی اوایل پاییز ٨٢ نوشته شده و هدف آن راحت بیان کردن مطالب جهان بینی و فلسفه ای است و فرمودند: اولین کلاسهای جهان بینی برای همسفران بود که در سال ٨٠ بود. و آقای امین فرمودند: معلم خوب کسی است که هر چیزی بلد هست بتواند به راحتی انتقال بدهد وهرچیزی که انسان بتواند با آن ارتباط برقرار بکند همه گیر و جهانی می شود و جزوه جهان بینی قابل فهم است و همه می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. و پیام جهان بینی این است؛ که هر کسی قابل تغییر است و در ادامه کمک راهنما آقای محمد دادا شی فرمودند: با فراگیری جهان بینی تغییر نگرش بسیار راحت است و جهان بینی هر چیزی که ما از زندگی و دریافت و ادراک و احساس میکنیم؛ هست و مخصوص تمام انسانها است و آقای اشک زری فرمودند: جهان بینی خیلی مهم است؛ در قسمت مسافران تحت تاثیر جسم و جهان بینی و در همسفران تحت تاثیر روان و جهان بینی است چون مواد مصرف نمی کنند و در قسمت درمان دو تا مسئله داریم یکی درد و دیگری دلیل درد که در اکثر جاها فقط به درد توجه می کنند؛ ولی کنگره اولین جای هست؛ که دلیل درد را مورد بررسی قرار می دهد و بخاطر همین است؛ که در کنگره نالش نمی کنیم؛ تا نیاز ما برطرف شود؛ در کنگره تمام نیاز ما به مواد برطرف میشود؛ چون از طریق جهان بینی سه پنجم جهان بینی ما تغییر می کند و یک پنجم نیاز به مواد کم می شود و در ادامه فرمودند: که کنگره سقوط آزاد قبول ندارد؛ چون در کنگره سه ضلع درمان باید باهم رشد کند و بخاطر همین ظرفیت در انسان بوجود می آید و اینکه در کنگره یک دوا داریم یک شفا ؛ که دوا همان داروی OT و شفا جهان بینی است؛ دوا برای جسم الزام است و شفا برای روح و روان است و در ادامه آقای سعادتی فرمودند: وقتی یکسری موجودات کنار هم جمع می شوند و میخواهند به هدف خود برسند؛ نیازی به قوانین دارند؛ که آن را توسط جهان بینی باید یاد بگیرند؛ کنگره هم یک ساختار است که هدف مشترک دارد و آن هم کنار هم بودن نیاز به قوانین دارد؛ که بوسیله جهان بینی است و در آخر فرمودند: در جهان بینی از کلمات ساده استفاده شده است؛ تا برای همه قابل فهم باشد و متوجه تمام مفهوم آن بشوند و مفهوم سنگین را زبان ساده و مدل و مثال بیان کردند. خانم آرزو در ادامه از خانم الهام تشکر کردند و از همسفران خواستند؛ درمورد دستور جلسه (سی دی وادی سوم) مشارکت کنند. (خلاصه مشارکت همسفران) همسفر معصومه : ما با شروع زندگی در این وادی آغازی تازه داریم؛ که ما را به سلامتی و صلح و آرامش و آسایش برساند؛ یعنی اگر بیمار هستیم؛ رو بسلامتی برویم؛ اگر درگیر جنگ و جدل هستیم؛ به صلح برسیم و اگر افسرده و پریشانیم به آرامش و اگر دچار مشکلات مالی هستیم؛ به آسایش برسیم و هرگز ناامید نباشیم. همسفر کبری: من با توجه به وادی سوم باید بدانم که مشکلاتی که در زندگی من بوجود آمده؛ چه دانسته چه ندانسته بذر آن مشکلات را خودم کاشتهام و خودم بوجود آوردهام؛ پس طبق وادی اول تفکر و اندیشه کنم مسئولیت کار خودرا بپذیرم بدانم بیشترین بار مسئولیت برعهده خودم می باشد. همسفر الهام : در این وادی از کلمه باید استفاده شده واین تاکید قطعی نشان از یک قانون محکم است و این قانون در تمام سطوح زندگی ما حکم فرما است و شخص مصرف کننده باید بداند که اعتیاد درمان گر ندارد و درمانگر اعتیاد خود مصرف کننده است و اعتیاد فقط راهنما دارد؛ که فقط راه درست را نشان می دهد. همسفر الهه : در این وادی باید بدانیم؛ هیچ کس به اندازه خود فرد به خودش اهمیت نمی دهد وقتی شخصی فکر می کند؛ برای انجام کار هایش احتیاج به دیگران دارد و اعتماد به نفس به خودش ندارد؛ در این صورت هیچ وقت در کارش موفق نمی شود و حالش خراب و بدتر می شود و انسان اگر بخواهد از این رنج و سختی ها عبور کند؛ باید خودش مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیرد. همسفر زهرا: امام علی (ع) می فرماید: درد تو در خودت و درمان آن هم در خودت هست؛ ولی تو آن را نمیبینی یعنی خودم باید بفکر خودم باشم و اگر بخواهم؛ بحال خوش برسم؛ باید زکات دادههای خودم را بدهم. همسفر پریسا: در این سی دی آقای مهندس ضرب المثلی گفتند، که قدیم برای دخترهای که می خواستند ازدواج کنند؛ میگفتند؛ همسایه ها یاری کنید؛ تا من شوهرداری کنم؛ این مثل فقط برای آن عروس نبود؛ بلکه برای تمام انسانها صادق است یعنی، باید خودمان مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم و همه چیز دست خود انسان است. همسفر خدیجه : وادی سوم به ما می گوید؛ هر انسانی برای نجات خود از تاریکی و حرکت در مسیر روشنایی ها خودش باید اقدام کند و اگر تمام انسانها راه درست را به ما نشان دهند؛ اگر خودمان حرکت نکنیم؛ موفق نمی شویم؛ باید مشکلات خودمان را بپذیرم و راه حل آن را پیدا کنیم. همسفر شهرزاد: وادی اول به ما گفت باید تفکر کنیم؛ وادی دوم به ما یاد داد هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته و وادی سوم باید و بایستی این را بدانیم این یک قانون است که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش انسان فکر نمیکند و هرکس باید خودش مسئولیت و افکار و اندیشه و خرابکاری های خودش را بپذیرد. همسفر زهرا __حمزه : اگر ما امروز دچار مشکلات جسمی، روحی، روانی و اقتصادی هستیم به راستی این دردها و رنج ها چه مفهومی برای ما دارد ؛ یک مفهوم این است؛ که در گذشته درست عمل نکرده ایم و دانسته یا ندانسته مرتکب اشتباه شدیم و اوضاع کنونی در اثر کاشت بذرهایی است؛ که خودمان با دست خود کاشته ایم. همسفر مرضیه: آقای مهندس فرمودند: ما در کنگره سه اصل پندار سالم و گفتار سالم و کردار سالم که همان پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک هست؛ معتقد هستیم؛ که اینها باهم مرتبط هستند. همسفر آرزو: ما ١۴ تا وادی را اگر درست کار کرده باشیم؛ تمام خصوصیات و افکار و اندیشه مان تغییر می کند و در این وادی گفته شده؛ کلیه مسئولیت ها و کارهای خودمان را بپذیریم و سختی ها را با دل و جان بپذیریم و مسائل خود را با تدبیر حل کنیم و از نظر مشورتی از انسان های صالح استفاده کنیم؛ ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم. همسفر زهره: این وادی به ما تاکید می کند؛ که فقط خودت هستی که باید کارهایت را انجام بدهی ولی میتوانی از دیگران کمک بگیری ولی تصمیم نهایی را خودمان میگیریم مثل اکثر همسفرها که اول وارد کنگره می شوند؛ فکر میکنند؛ برای درمان مسافر شان آمدند؛ در صورتی که آقای مهندس فرمودند: که آنها بیشتر از هر چیزی اول برای خودشان آمدند و خودشان نیاز داشتند و در اولویت دوم مسافرشان قرار دارد. همسفر خاور: در این وادی یاد گرفتم؛ اگر خودمان فکر کنیم؛ که مشکل مان چی هست و بتوانیم از انسان های صالح و آگاه که بهتر میدانند؛ مشورت کنیم و تصمیم نهایی را خودمان بگیریم و زندگیمان را بهتر کنیم. همسفر مریم: ما وقتی به طبیعت نگاه کنیم؛ باید از آن درس بگیریم و از طبیعت الگوبرداری کنیم؛ ما می بینیم؛ در فصل پاییز درختان خشک می شوند و در بهار شکوفه می کنند؛ پس همه چیز درحال تغییر و تحول است و انسان هم باید در زندگی تغییراتی به وجود بیاورد و کلید و راه اصلی خودش را بیابد؛ یعنی با تفکر راه اصلی خودش را پیدا کند و بداند برای حل مشکلات بالاترین نقش برعهده خوش است. در ادامه خانم آرزو از مشارکت خوب همسفران تشکر کردند و در مورد این وادی چنین فرمودند: تیتر وادی می گوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. ما در وادی اول یاد گرفتیم؛ که با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود؛ یعنی اگر من فکر کنم قطعا میتوانم کاری انجام بدهم و اگر تفکر نکنم همه چیز به آرامی نابود خواهد شد. وقتی من تفکر کردم؛ یعنی وقتی راهنما گفت؛ تفکر کن و اشکالات خودت رو بنویس در ابتدا میگویم؛ که هیچ مشکلی ندارم؛ ولی اگر با خودم صادق باشم؛ متوجه میشوم؛ که مشکلات زیادی دارم و میتوانم چند صفحه آچار از مشکلات خودم را بنویسم و با این مشکلات، من ناامید شدم و فکرهایی که من به هیچ دردی نمی خورم؛ یا چرا خدا من را آفریده است؛ به ذهنم میآید در اینجا وادی دوم میگوید؛ هیچ یک از ما انسان ها به هیچ آفریده نشده ایم حتی اگر خودمان به هیچ فکر کنیم؛ این وادی به من آموخت؛ که حتی کرمی هم که در آبهای گل آلود در حرکت است؛ به هیچ آفریده نشده و قطعا برای آفرینش آن دلیلی وجوددارد. بعد وادی سوم متذکر شد؛ که باید بدانیم؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و آقای مهندس فرمودند: وقتی کلمه باید دانست میآید؛ یعنی هیچ مویی لای درزش نمیرود؛ هیچ کدام از انسان ها به اندازه خود انسانها به خودشان فکر نمیکنند؛ یعنی این من هستم که میتوانم؛ در مورد خودم فکر کنم باید از چیزهایی که در طبیعت است؛ الگو بگیرم؛ قطعا از ساخته شدن؛ هواپیما یا زیردریاییها بر اثر الگو گرفتن؛ از هواپیما یا از پرندهها و یا از ماهیها بوده است؛ پس من باید به طبیعت نگاه کنم؛ از طبیعت الگو بگیرم و بدانم که اگر میخواهم بدرخشم؛ در جهانی که در حضور دارم و کلیدم را خودم پیدا کنم و اینکه اگر با همه کاوشگران با همهی شعرا با همه دانشمندان با همه فیلسوفها همنشین بشوم؛ هیچ وقت به موضوع اصلی پی نمیبرم؛ تا وقتی که خودم به فکر خودم باشم و فرمودند: درقدیم یک ضرب المثلی بود؛ که همسایه ها یاری کنید؛ تا من شوهر داری کنم؛ یعنی عروسی که ازدواج میکرد از همه کمک میخواست؛ تا بتواند کارهایش را انجام دهد و این کمکها تا چه زمانی میتواند ادامه پیدا کند؛ بالاخره داماد خسته میشود و عروس را راهی خانهی پدرش میکند و اینکه اگر من به عنوان همسفر وارد کنگره شدم؛ فکر نکنم؛ تنها به خاطر مسافرم است؛ بلکه بعد ازمدتی متوجه میشوم حال خود من خیلیخیلی بدتر از مسافرم است؛ اول باید به خودم کمک کنم؛ تا حال خودم خوب شود؛ تا بتوانم به دیگران و حتی مسافرم کمک کنم و این را باید بدانم؛ که مسافرم به واسطه مصرف مواد شاید حالش خیلی بهتر از من باشد و حال من خیلی بدتر از او میباشد و من باید به خودم کمک کنم. اگر مشکلات در زندگی به وجود آمده است؛ این دلیل به این دنیا آمدن من است؛ که روش حل مشکلات را یاد بگیرم و جمله معروفی در کنگره است؛ ما به دو دلیل پا به حیات گذاشتیم؛ اول آموزش بگیریم و بعد هم خدمت کنیم؛ حالا این خدمت میتواند؛ هر خدمتی باشد و اینکه من در گذشته درست عمل نکردم و دانسته یا ندانسته برای خودم مشکلاتی را به وجود آوردم و زندگی ام را به نابودی کشاندم؛ چرا؟ چون بذرهایی را که کاشتم؛ بذر های درستی نبوده است. همانطور که گفتم ما درختی میخواستیم یا میوه میخواستیم یا رطب میخواستیم اما حنظل کاشتیم حنظل یک میوه هایی مثل رطب یا خرما است ولی مزه خیلی تلخ و بدی دارد بنابراین خودم باید آنها را از بیخ و بن اصلاح کنم. پس تغییر باید از درون، و واقعی اتفاق بیفتد و وقتی میگویند؛ خود کرده را تدبیر نیست؛ کاملاً اشتباه است؛ بلکه خود کرده را تدبیر هست؛ حالا من می توانم؛ تدبیری بیندیشم و با آموزشهایی که میگیرم؛ درست عمل کنم؛ تا بتوانم اوضاع و شرایط بد زندگی ام را اصلاح کنم؛ نمیتوانم دست روی دست بگذارم؛ بنشینم، بسوزم و بسازم تا وضعیت من را خدا یا دیگران تغییر بدهند. باید بدانم هیچ موجودی به میزان خودم به خودم فکر نمیکند و با تفکر و صبر مشکلاتم را یکی یکی حل کنم؛ صبر کردن یعنی در نظرگرفتن پارامتر زمان همراه با تلاش و کوشش. دیگر در این دوره هوش حرف اول را نمیزند، بلکه استقامت حرف اول را میزند؛ استقامت یعنی پایداری و مقاومت در انجام کارها. پس برای خروج از مشکلات و رسیدن به آرامش لازم است که نیروهای خودمان را بشناسیم و نیروهای تخریبی را هم بشناسیم. همان طور که میدانید شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد اندیشه های ما میشود و اگر افسار ذهنمان در دستمان نباشد؛ به سمت نابودی خواهیم رفت و باید بدانیم که درختان ایستاده میمیرند با آمدن پاییز و زمستان و ریخته شدن برگهای درختان میمیرند و به خواب زمستانی فرو میروند؛ ولی با فرا رسیدن فصل بهار زنده میشوند و جوانه می زنند و من از درختان یاد میگیرم؛ که روی پای خودم بایستم و بپذیرم؛ که این روزی من بوده است و باید تلاش و کوشش کنم و با تلاش و کوشش خودم روزیم را تغییر دهم و اگر آینه من کثیف است؛ باید خودم را تمیز و پاک کنم؛ تا آینهام پاک و تمیز شود و نتیجه ای که از این وادی میگیریم؛ این است؛ که تمام مسئولیت کارهای خودمان را برعهده بگیریم و سختی های آنرا با جان و دل بپذیریم و با تفکر و تلاش و کوشش و مشورت با انسانهای صالح مشکلاتمان را حل کنیم. در پایان لژیون مجازی با دعای اعضای لژیون به پایان رسید. نویسندگان: همسفران الهه، کبری، شهناز و مرضیه موضوعات مرتبط: عملکرد لژیون برچسبها: کنگره60, درمان اعتیاد, وادی سوم, بیهودگی [ دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ 18:59 ] [ همسفر الهه ]
|
||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||