سلام دوستان خدیجه هستم همسفر : 
به دوراهی بر میخوری 
سویی عشق ****سویی زندگی 
بسوی عشق می روی در راه 
تابلویی می بینی که نوشته 
زندگانی مستقیم
انسان از آغاز خلقت خود بخاطر داشتن قدرت اختیار بر سر دوراهی های زیادی قرار می گیرد 
و حق انتخاب دارد که کدام راه را انتخاب نماید اگر به سمت ارزش ها برود موفق خواهد شد 
و اگر به سمت ضد ارزشها برود باید هزینه آن را پرداخت نماید تا بتواند از آن ضد ارزش ها خارج شود . 
 ما برای انتخاب مسیر می توانیم از دو طریق اقدام کنیم یک با تفکر و دو بدون تفکر 
و ما در مسیر زندگی دائم در حال سفر هستیم از یک مبدا به یک مقصد و از مبدا دیگر به مقصد دیگر .
و سکون وجود ندارد 
باید سعی کنیم مسیر درست را انتخاب کنیم که نخواهیم به عقب باز گردیم.
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر : 
آقای مهندس در این CD در مورد حرکت در یخبندان صحبت کردند و اینکه ما به یک دوراهی می رسیم یکی از مباحث مهم برای ما است چون همه انسانها بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرند و باید تصمیماتی را در زندگی شان بگیرند اینکه به طرف ضد ارزشها بروند یا ارزش ها خداوند به انسان قدرت اختیار داده است که می تواند انسان را هدایت کند ما چه بخواهیم چه نخواهیم در این هستی هستیم و خواهیم بود تا پایان و از این جهان تا جهان دیگر هم هستیم و اگر خودکشی هم بکنیم باز هم وجود داریم .در این جهان باید حرکت کنیم و اگر درست حرکت کردیم به نتیجه می رسیم انسان ها در سیستم روزگار عدد نیستند و به حساب نمی آیند در افتادن با این سیستم کار آسانی نیست اگر در صراط مستقیم حرکت نکردیم به چاله می افتیم هرچند ما اختیار داریم ولی هر چیزی قیمتی دارد هیچکدام بدون قیمت به دست نمی آیند همه  انسانها در همه مسائل بر سر دو راهی قرار می‌گیرد ولی باید خودشان انتخاب کنند مثل  فجور و تقوا در مسئله اعتیاد خیلی ها خواستند ترک کنند ولی نتوانستند هزاران بار امتحان کردند ولی تا ساختار درست نشود یا عوض نشود نمی توانند شاید برای مدت کوتاهی ترک کنند ولی دست آخر دوباره سراغ مواد میروند پس بر سر دوراهی نباید زیاد ایستاد چون انرژی و آذوقه از دست می رود و دیگر نمی توانیم ادامه دهیم انسان تا حدی مجاز است بایستد ولی بعد از آن دوباره باید به حرکت خود ادامه دهد و در این حرکت اگر مسیری را اشتباه رفتیم نمی توانیم با سرعت برگردیم بلکه با متانت و صبوری و ذره ذره باید از آن برگردیم ما نمی توانیم زمان را حذف کنیم این کار امکان پذیر نیست کلید عبور آرام بودن با گذشت زمان است..
سلام دوستان الهام هستم همسفر : 
هريك از ما هميشه بر سر دو راهي قرار مي گيريم و اين دو راهي هميشه مقابل ما هست براي انجام هر كاري چه به سمت ارزشها برويم چه به سمت ضدارزشها حركت كنيم فرقي نمي كند خداوند از زمانيكه انسان را آفريده به انسان اختيار داده تا خودش راهش را انتخاب كند و اين اختيار فقط به انسان داده شده است اگر مسير را اشتباه رفتيم بايد برگرديم واينكه پارامتر زمان را هم در نظر بگيريم واين نيست كه هر كار اشتباهي كه انجام داديم مي توانيم به یک شب توبه كنيم و يا بخشنده شويم هر كاري كه مي كنيم بايد در هستي و كائنات پاسخگو باشیم
سلام دوستان شهناز هستم یک همسفر:
آقای مهندس در سی دی دوراهی فرمودند: مبحث در مورد حرکت در یخبندان ۶٠ درجه زیر صفر است که من همسفر مرتب ودائما در سر یک دو راهی قرار می گیرم که در مقابل من هست برای تصمیم گیری که آیا این کار را انجام بدهم یا ندهم به طرف ارزشها بروم یا به طرف ضد ارزشها بروم و خداوند انسان را که خلق کرد به او اختیار داد که سرنوشت خودش را مشخص کند و چه بخواهد چه نخواهد در هستی، هست وخواهد بود و پایانی نداردمانند اعداد؛ که پایانی ندارند حالا بستگی به من دارد که چگونه سرنوشت خودرا مشخص کنم و این جهان هستی مثل ؛ یک حلقه بسته است ومن نمی توانم از آن بیرون شوم حتی اگرخودکشی کنم باز در این حلقه خواهم بود و در ادامه : انسان سر یک دو راهی قرار گرفت یک راه تقوا ؛ ویک راه فجور ؛ باید یکی را انتخاب کند و گاهی اوقات می توانیم درنگ کنیم یعنی ؛ توقف کنیم اما نباید برای طولانی مدت درنگ کرد باید لنگر کشتی را کشید وحرکت کرد و گاهی اوقات راه را عوضی یا اشتباه می روی در این موقعیت نمی توانی درجا برگردی باید راهی را که اشتباه رفتی برگردی وبه یک دور برگردانی برسی و برگردی مثل ؛ مسئله اعتیاد یک مرتبه نمی شود راهی که چندین سال اشتباه رفتی یک شب  برگردی باید راهی که برای مصرف کردن طی کردی همان را دقیقا برگردی واین راه  برای برگشت حداقل ١٠ ماه زمان احتیاج دارد! پس وقتی از گذرگاه سخت عبور کردی با سرعت نمی توانید برگردید باید آهسته وآرام با صبوری پله پله وبا در نظر گرفتن پارامتر زمان می توان به نتیجه برسی و به خط پایان نزدیک شوید یعنی ؛ قطع مواد و در ادامه به یک لذت بسیار وصف نشدنی وپایان ناپذیر در وجود تو می باشد تا مانند ؛ یک  شربت گیلاس به دیگران هم بدهی ! مثل ؛ کاری که درکنگره انجام می دهند راهنماها بصورت عام و مرزبانان ، ایجنت واسیستانت وبقیه از چیزی که به پایان رساندند از آن لذت وشربت به تازه واردین و کسانی که می خواهند از تاریکی اعتیاد خارج شوند و به این لذت وشادی برسند با عشق وخالصانه می دهندوبهائ وزکات خودشان را پرداخت می کنند 
امیدوارم من هم روزی بتوانم از این آرامش وآموزشی که از کنگره آموختم به دیگران بیاموزم.